خدایا : خود خواهی را چنان در من بکش، یا چندان برکش، تا خود خواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم
دکتر علی شریعتی _ کتاب نیایش
گوسفندی ذبح کن و لقمه ای به گرسنه ای ببخش !
وه که این حج , کلافه ام می کند !
چهار سال است که هنوز از حج باز نگشته ام ! هنوز حاجی نشده ام !!!
دکتر علی شریعتی / گفتگو های تنهائی
من علت تمام بدبختی و این روح ذلت پذیری را در دو چیز می بینم :
یکی تقیه در برابر حاکم و دیگری , ریا در برابر عوام .
دکتر شریعتی
بهترین مترجم کسی است که:
سکوت دیگران را ترجمه کند!
شاید سکوتی تلخ گویای دوست داشتنی شیرین باشد…
لحظه لحظه زندگی را سپری میکنیم تا به خوشبختی برسیم ٬
غافل ازاینکه خوشبختی در همون لحظه ای بود که سپری شد.
رنج جان کاهی است
گنج بودن و مجهول ماندن !
گنج بودن و در ویرانه ها فراموش ماندن!
رنج بزرگی است علم بودن و عالم نداشتن!
علم بودن عالم نیافتن!
زیبا بودن و نادیده ماندن!
فریاد بودن و نا شنیده ماندن!
نور بودن و روشن نکردن!
آتتش بودن و گرم نساختن!
عشق بودن و دلی نیافتن !
روح بودن و کالبدی نبودن!
چشمه بودن و تشنه ای نیافتن!
پیام بودن و پیامبر بودن و کسی نداشتن!
مثنوی بودن و خواننده ای ندیدن!
چنگ بودن و پنجه ی نوازنده ای نبودن....
چه بگویم ؟ خدا بودن و انسان نداشتن!
دموکراسی می گوید : رفیق حرفت را خودت بزن ،نانت را من می خورم!
مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!
فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن!
اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی!
اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم!
هی به این فکر میکنم که ما در اینجا عرق میریزیم و وضعمان این است
و انها در انجا عرق میخورند و وضعشان آن ...
نمیدانم مشکل در نوع عرق هاست یا در خوردن و ریختن ما!!!
عشق گاه جا به جامیشود و گاه می سوزاند اما دوست داشتن...
از جای خویش ،از کنار دوست خویش بر نمیخیزد، سرد نمیشود که داغ نیست و نمیسوزاند
که سوزاننده نیست !
(دکتر علی شریعتی )